۱۳۸۷ اردیبهشت ۶, جمعه

افشاگری دانش جعفری در مورد ناآگاهی اقتصادی احمدی نژاد

شب گذشته داوود دانش‌جعفری، وزیر امور اقتصادی و دارایی، رسما از سمت خود کناره گرفت. اما او در آخرین ‏ساعات حضور خود در این وزارتخانه، در سخنرانی غیرمنتظره‌ای که متن آن را از پیش تعیین کرده بود و ‏بلافاصله در اختیار رسانه‌ها قرار داد، به شدت از روند تصمیم‌گیری‌ها در دولت نهم انتقاد کرد و با اشاره به ‏موضوعات مختلفی که او در سمت قبلی خود با آنها درگیر بود، از دخالت‌ها و فشارهای احمدی نژاد، ابعاد ناآگاهی ‏او از علم اقتصاد و دروغ‌پردازی‌های مشاورانش پرده برداشت.‏

دانش‌جعفری دیروز در مراسم تودیع خود در حالی سخنان شدیداللحن و انتقادی خود علیه روندهای حاکم بر دولت ‏نهم را با بغض و اشک به پایان برد که بسیاری از کارکنان و مدیران میانی وزارت اقتصاد که از انتقادهای او علیه ‏رئیس‌جمهور و مشاورانش به هیجان آمده بودند، بیش از یک دقیقه برای او کف زدند.‏

وزیر سابق اقتصاد در سخنان دیروز خود به طور مستقیم به نقش منفی رحیمی، رئیس فعلی دیوان محاسبات که ‏گزینه اصلی احمدی نژاد برای جانشینی پورمحمدی در وزارت کشور است، اشاره کرد و همچنین فاش کرد که ‏معاون اقتصادی بازرسی ریاست‌جمهوری، که ریاست آن برعهده داود احمدی نژاد برادر رئیس‌جمهور است، “یک ‏دامپزشک” است که در مسائل اقتصادی علیه برنامه‌های او در وزارت اقتصاد به گزارش‌سازی پرداخته است.‏

حجم و شدت انتقادهای دانش‌جعفری از احمدی نژاد و دولت به حدی بود که پرویز داوودی، معاون اول احمدی ‏نژاد، پس از پایان این جلسه در پاسخ به خبرنگاران به خنده‌های عصبی بسنده کرد.‏

البته صدا و سیما نیز طبق روال همیشگی خود، در بخش‌های مختلف خبری شب گذشته به هیچ‌یک از انتقادهای ‏دانش‌جعفری از احمدی نژاد و فضایی که بر دولت حاکم کرده است، اشاره نکرد و تنها به پخش آخرین لحظات ‏نطق وی در جلسه تودیع خود پرداخت که در آنها وی به علت بغض قادر به ادامه صحبت نبود و نیز صحنه قرائت ‏دو بیت شعر را نیز به این برش کوتاه افزود.‏

‎‎دولتی که هیچ‌کس قبولش ندارد‎‎

وزیر سابق اقتصاد سخنان خود را با ذکر خصلت‌های جریان نزدیک به احمدی نژاد آغاز کرد: نگاه منفی به همه ‏افراد باتجربه، عدم تبعیت از برنامه چهارم، اهمیت دادن به مسائل جنبی مثل ساعت کار بانک‌ها، وجود گروه‌های ‏فشار در دستگاه‌های اجرایی دولت احمدی نژاد و مشکلات متعدد دولت با نهادهای مختلف کشور. دانش‌جعفری در ‏اینجا به ذکر عناوین دهها دستگاه دولتی و حکومتی پرداخت که دولت احمدی نژاد خود را با آنها درگیر کرده و ‏بدین ترتیب حتی در میان حاکمیت اصولگرا نیز منزوی شده است.‏

او این مشکلات را این‌گونه فهرست کرد: “مشکل با مجلس؛ مشکل با مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ مشکل با ‏اشخاص خاص؛ مشکل با صدا و سیما؛ مشکل با روزنامه‌ها؛ مشکل با نامزدهای رقیب در انتخابات قبلی ریاست ‏جمهوری؛ مشکل با نامزدهای بالقوه در انتخابات دهم و دهها مساله دیگر که قابل ذکر نیست!”‏

او سپس به مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و لزوم مقاومت وزارت اقتصاد در برابر این مشکلات اشاره کرد و ‏سپس گفت: “آنچه در این کارزار ابهام انگیز است، این است که در این دوره که بیشترین فشار خارجی به نظام ‏مالی کشور وارد می‌آمد به ویژه در بخش بانک و بیمه، عده‌ای نیز در داخل با نقد غیرمنصفانه موجبات تضعیف آن ‏را فراهم می‌نمودند.”‏

‎‎چوب مشاوران رئیس‌جمهور لای چرخ دولت‎‎

وزیر سابق اقتصاد سپس درباره مشکلاتی که مشاوران احمدی نژاد با دامن زدن به مسائلی همچون “اتهام و شبهه ‏ربوی بودن بعضی از عملیات بانکی، بالا بودن سود بانکی، تبدیل بانک‌ها به بانک قرض‌الحسنه، داشتن ارتباط ‏سیاسی بعضی از مدیران با بعضی از اشخاص با نفود، معوق شدن بازپرداخت‌ها، دادن تسهیلات به اشخاص ‏خاص، ندادن تسهیلات کافی به طرح‌های مورد نظر دولت و داستان بیمه ایران” برای دولت فراهم می‌کردند، ‏سخن گفت و افزود: “آتش تهیه این حملات عموما از طرف کسانی ریخته می‌شد که حتی یک روز هم سابقه فعالیت ‏در نظام بانکی و بیمه‌ای کشور را نداشتند و صرفا با برداشت‌های غیر اجرایی خود عملکرد این مجموعه‌ها را ‏نظاره می‌کردند.”‏

او سپس به طور غیر مستقیم به دخالت‌های غیر کارشناسی احمدی نژاد در مسائل اقتصادی اشاره کرد که عاقبت ‏مجبور شد در برابر آن بایستد؛ ایستادگی‌ای که سرانجامش برکناری بود: “عده‌ای هم سعی می‌کردند با ‏اعمال‌نظرهای مختلف در ظاهر تحولی بوجود آورند، ولی ما عملا مشاهده کردیم که آنها دارند این مجموعه‌های ‏ارزشمند را از کار می‌اندازند، زیرا که طرحی جایگزین نداشتند و صرفا از وضع موجود ایراد می‌گرفتند… در ‏هر صورت نظام بانکی در این دوره به صورت مستمر تحت فشار قرار داشت. من وقتی نگاه آنها را به نیمه خالی ‏لیوان دیدم، جلوی آنها ایستادم و اجازه ندادم جلوتر بروند.”‏

‎‎انحلال سازمان مدیریت، شبیه انحلال ارتش‎‎

وزیر سابق اقتصاد سپس در تعریضی بی‌سابقه به احمدی نژاد، انحلال سازمان مدیریت توسط وی را با پیشنهاد ‏انحلال ارتش توسط برخی گروه‌ها در ابتدای انقلاب مقایسه کرد و گفت: “به یاد ایده انحلال ارتش افتادم که عده‌ای ‏در آن موقع چه‌ها برای آن می‌گفتند ولی امام چگونه مساله را با دوراندیشی هدایت کرد… در طرح مربوط به ‏انحلال سازمان برنامه هم دیده بودم که این اقدام حساب شده نبود و جز ایجاد سرخوردگی و یاس برای کارکنان این ‏سازمان عظیم اثر دیگری نداشت.”‏

وی بلافاصله سمت و سوی تعریض خود را باز به سمت شخص احمدی نژاد برگرداند و با انتقاد از تاثیرپذیری ‏وی از گزارش‌های رحیمی رئیس دیوان محاسبات، گفت: “از ویژگی‌های دیگر این دوره هیجانی بود که هر کس ‏به خود اجازه می‌داد در مسایل کلان اقتصادی کشور دخالت کند. نمی‌دانم چه فایده‌ای از این کار می‌بردند… یک بار ‏آقای دکتر رحیمی رئیس کل دیوان محاسبات در یک مصاحبه داخلی- خارجی اعلام نمود که یکی از قراردادهای ‏نفتی که در دولت قبل منعقد شده، مساله‌دار است و لذا باید این قرارداد را که 20 میلیارد خسارت به کشور می‌زند ‏لغو شود. هم من و هم وزیر نفت جداگانه با ایشان صحبت کردیم و گفتیم این نحوه رفتار شما با قراردادهای ‏بین‌المللی حیثیت ما را زیر سوال می‌برد و دیگر در بستن قراردادهای جدید به ما اعتماد نمی‌کنند. اگر اشکالی ‏وجود دارد باید آن را رفع کرد و نه اینکه با مصاحبه مطبوعاتی هو و جنجال راه بیاندازیم. از طرف دیگر دلیلی ‏وجود ندارد که قبل از اینکه این پرونده رسیدگی شده باشد و حکمی صادر شده باشد این بحث‌ها رسانه‌ای شود. ‏ایشان خیلی ساده گفت: من از شما دستور نمی‌گیرم. بعد از آن با هیات رئیسه مجلس صحبت کردم و خوشبختانه ‏آنها با روش‌های خود، فتیله این بحث را پائین آوردند. به نظرم می‌رسد ریشه این هیجانات برمی‌گردد به یکسری ‏اطلاعات کارشناسی نشده یا پردازش نشده که بدون بررسی به مراجع بالاتر می‌رسد.”‏

‎‎جریان موازی در درون دولت‎‎

وزیر سابق اقتصاد در بخش دیگری از نطق انتقادی مراسم تودیع خود، با اشاره به پرونده‌سازی‌های برخی ‏نزدیکان احمدی نژاد، فاش کرد: “به قرار اطلاع در قسمت بازرسی رئیس جمهور افرادی نفوذ کرده بودند که جزء ‏ناراضی‌های دستگاه‌ها بودند. عده‌ای هم بودند که صلاحیت پذیرش شغل را نداشتند. بطور مثال معاون اقتصادی ‏بازرسی یک دامپزشک بود. قاعدتا اشراف او به مسایل اقتصادی نمی‌تواند بالا باشد. این افراد با دسترسی محدودی ‏که داشتند، به خود اجازه می‌دادند در مسایل پیچیده گزارش تهیه کنند و با دسترسی آسانی که به مقام بالا داشتند، ‏ذهنیت کارشناسی نشده خود را منتقل کنند. اینها مدیران بالای دستگاه‌های اجرایی، حتی وزرا را نیز که منتخب ‏مجلس رئیس جمهوربودند و از مجلس رای اعتماد گرفته بودند، به راحتی زیر سوال می‌بردند و در موارد بسیاری ‏باعث شکل‌گیری مدیریت دوگانه یا موازی در دستگاه. البته تهیه این نوع گزارشات فقط مختص بازرسی رئیس ‏جمهور نبود و از اشخاص درون دستگاه‌ها هم استفاده می‌شد. گاهی با تشویق و گاهی هم با تهدید. ولی ویژگی همه ‏این گزارشات این بود که با رئیس دستگاه مشورت نمی شد و به یکباره تصمیم بر علنی شدن گزارش می‌گرفتند.”‏

‎‎بحران‌سازی‌های شخص احمدی نژاد‎‎

داود دانش‌جعفری در جای دیگری باز به نقش شخص احمدی نژاد در ایجاد بحران در حوزه اقتصادی پرداخت و ‏گفت: “فشار بیمه ایران، از ناحیه دیگر اعمال شد. یک گزارش ساده در مورد تخلف مدیران قبلی بیمه ایران که در ‏دوره من هم نبود، به زودی تبدیل به یک مسئله ملی شد و بعد جمع کردن موضوع چقدر نیرو برد! یا در همین ‏سخنرانی اخیر قم نیز که بازتاب وسیعی داشت. ریشه‌های این نوع گزارشات غیرکارشناسی که بدون چک کردن به ‏مراجع بالاتر رسیده به راحتی قابل مشاهده است.”‏

وی سپس به رایزنی‌های خود با احمدی نژاد درباره سخنرانی هیجانی وی در قم اشاره کرد و پس از آن به تکذیب ‏چند ادعای اصلی احمدی نژاد در این سخنرانی پرداخت: “در جلسه دولت با جناب آقای دکتر صحبت کردم و گفتم ‏طرح این بحث‌ها به کشور آسیب می‌رساند. ایشان گفتند منظور من این بوده که مشکلات نظام‌های مالیاتی، گمرک و ‏بانک را بشکافم و قصد دیگری در کنار نبوده است. با این حال وقتی بعدا به مطلب دقیق شدم، همان نگرانی که ‏داشتم، بیشتر شد.”‏

‎‎تکذیب ادعاهای احمدی نژاد درباره مالیات و دخانیات‎‎

او با تکذیب ادعاهای احمدی نژاد درباره مافیای سیگار توضیح داد: “اولا هیچ یک از روسای گمرک، مالیات و یا ‏دخانیات از مسایل مطروحه با خبر نبودند و ایرادات اشاره شده جملگی قابل خدشه است. به طور مثال همه ‏می‌دانند که در حال حاضر واردات سیگار در کشور کاملا آزاد است و هیچ امتیاز انحصاری به کسی داده نشده ‏است. 21 شرکت بزرگ و کوچک، بازار واردات رسمی سیگار ایران را در اختیار دارند و در سال 1386 حدود ‏‏300 میلیون یورو واردات داشته‌اند. چطور ممکن است فردی برای گرفتن مجوز واردات سیگار که هیچ مانعی هم ‏برای آن وجود ندارد، حاضر باشد 5 میلیارد حق حساب بدهد؟! این بحث منطقی به نظر نمی‌رسد!”‏

وزیر معزول اقتصاد سپس ادعای احمدی نژاد درباره مشکلات نظام مالیاتی را هم تکذیب کرد: “یا این مطلب که ‏گفته شد دو کارخانه مثل هم که هر دو یک چیز تولید می‌کنند و به یک اندازه تولید خود را فروخته‌اند، چرا از یکی ‏‏300 میلیون تومان و از دیگری 3 میلیون تومان مالیات گرفته‌اند؟! بررسی‌های انجام گرفته نشان می‌داد چنین ‏موضوعی هیچ سابقه‌ای در سازمان مالیاتی ندارد. تازه نظام مالیاتی ما بر اساس فروش نیست که هر دو به یک ‏اندازه مالیات بدهند. در نظام مالیاتی ما، بر اساس درآمد (یعنی فروش منهای هزینه) مالیات تعیین می‌شود. این ‏امکان وجود دارد که هزینه دو کارخانه به هر دلیل متفاوت باشد. ای کاش جزئیات موضوع قبلا مورد بررسی ‏دستگاه مربوطه قرار می‌گرفت و اینطور شتاب‌زده عمل نمی‌شد! “‏

‎‎گرانی مسکن تقصیر دولت است، نه بانک‌ها‎‎

دانش‌جعفری سپس ادعاهای احمدی نژاد درباره دخالت بانک‌های خصوصی و موسسات اعتباری در بازار مسکن ‏را نیز رد کرد و با نقد ادعای دولتمردان نزدیک به احمدی نژاد درباره افزایش تولید، انتقاد از تاکید احمدی نژاد بر ‏آغاز طرح‌های جدید به‌رغم وجود طرح‌های نیمه‌تمام در کشور و اعتراف به نقش دولت نهم در افزایش نقدینگی و ‏تورم، گفت: “آیا می‌شود انتظار داشت که برای انجام تکالیف بودجه 1387 نزدیک به 60 میلیارد دلار دلار نفتی ‏توسط بانک مرکزی تبدیل به ریال شود، ولی نقدینگی بالا نرود؟! هر کس بلد است بفرماید انجام دهد. یا اگر نقدینگی ‏بالا رفت، کاری کنیم که تورم بالا نرود؟! هر کس می‌تواند بفرماید انجام دهد. تورم نتیجه محتوم این سیاست است، ‏و نمی‌شود از واقعیت فرار کرد.”‏

وی سپس با لحنی تمسخرآمیز درباره ادعاهای احمدی نژاد درباره فعالیت یک مافیا علیه دولت نهم گفت: “بعضی‌ها ‏فکر می‌کند نابسامانی‌های اقتصادی ما به ویژه در تورم و بخش مسکن ناشی از فعالیت‌های بدخواهانه علیه دولت ‏است. من اذعان می‌کنم، تجربه‌ای در ارتباط با مبارزه با مافیا ندارم! باید کارشناسان خبره اطلاعاتی و امنیتی را ‏وارد این کار کرد. ولی به نظرم می‌رسد حتی برای خنثی کردن فعالیت مافیایی البته اگر وجود خارجی داشته باشد! ‏حتما کنترل رشد نقدینگی نیز مفید است.” ‏

‎‎احمدی نژاد شخصا سود بانکی را کم کرد‎‎

بخش دیگری از سخنان وزیر سابق اقتصاد دولت احمدی نژاد نیز حائز اهمیت بود که در آن به نقش شخص ‏رئیس‌جمهور در کم کردن سود بانکی، با وجود مخالفت کارشناسان و اعضای شورای اقتصاد، اشاره ‏تعریض‌آمیزی وجود داشت: “در سال گذشته در همین دوران بود که شورای عالی پول و اعتبار تشکیل جلسه داد. ‏اکثریت اعضای شورا از جمله من و دکتر شیبانی با کاهش نرخ سود بانکی مخالف بودیم. فضای غالب جلسه این ‏بود که چون تورم سال 1385 بالا رفته، باید سود بانکی نیز متناسب با آن افزایش یابد. اما چون محدودیت‌های ‏سیاسی دولت قابل درک بود، لذا شورا به رئیس جمهور پیشنهاد نمود درسال 1386 هیچ کاهشی متوجه نرخ سود ‏بانکی نشود. علیرغم این همکاری شورا، جناب آقای رئیس جمهور این پیشنهاد را قبول ننمودند و تلویحا گفته شد ‏اگر برای بار دوم هم نظر دولت رعایت نشود بازهم نظر شورا تایید نمی‌شود و لذا وقتی مجددا این موضوع در ‏شورا بحث شد اکثریت اعضای جلسه با درک خوب از شرایط زمان به آن رای مثبت دادند و لذا تنش خوابید!”‏

‎‎ناآگاهی رئیس‌جمهور و مراجع تقلید از علم اقتصاد‎‎

او سپس به شکلی زیرکانه اما با احترام، از ناآگاهی یکی از مراجع قم از مسائل اقتصادی و سوء استفاده نزدیکان ‏احمدی نژاد از او نیز انتقاد کرد: “در سال گذشته که این بحث سود بانکی داغ بود یکی از مراجع عظام قم پیامی را ‏از طریق نماینده خود برای من ارسال نمودند. سوال ایشان این بود که با توجه به شناخت مثبتی که از من وجود ‏دارد، چرا من با کاهش نرخ سود در جلسه شورا مخالفت کرده‌ام؟! در پاسخ عرض کردم که اصولا من با کاهش ‏سود بانکی مخالف نیستم و یکی از آرزوهای من این است که در این دوره بتوانم به این توفیق دست یابم. همچنین ‏عرض کردم اما برای انجام این کار، یک مقدمه واجب وجود دارد! اگر این مقدمه تامین نشود معلوم نیست به هدف ‏برسیم… در ادامه عرض کردم که مقدمه واجب کاهش نرخ سود بانکی این است که تورم هم پایین بیاید. ایشان پیام ‏را منتقل کردند ولی من احساس می‌کردم استدلال من افاقه نکرده است. چند روز پیش باز همان نماینده آمدند و از ‏قول معظم‌له به من پیام دادند که برداشت من صحیح بوده و ایشان هم به این نتیجه رسیده‌اند که حرمت تورم بالا ‏مهم‌تر از حرمت بالا بودن سود بانکی است!”‏

این در حالی بود که دانش‌جعفری در جای دیگری از سخنانش، از ناآگاهی و بی‌اعتنایی احمدی نژاد به اصول علم ‏اقتصاد نیز انتقاد کرده بود: “من در دوره‌ای مسوولیت پذیرفتم که… بسیاری از مفاهیم پذیرفته شده علم اقتصاد در ‏دنیای امروز از قبیل تاثیر نقدینگی در تورم و یا چگونگی تقسیم کار مطلوب بین دولت و مردم زیر سوال بود… ‏اگر می‌خواهیم در اقتصاد موفق باشیم باید با قاعده این علم آشنا باشیم و به اصول آن پای بند.”‏

هیچ نظری موجود نیست: